کوتاه نوشتی پیرامون خواندن
پیمان پورشکیبائی (نویسنده ، پژوهشگر و آموزگار موسیقی)
هنگامی که از آواز سخن به میان می آوریم آنچه نخست در یاد ما نقش می بندد، شعر است. شعر در کشور ما از بن مایه های ادبیات پارسی است و بسیاری از پژوهشگران جهان برای آن که رنگ و مایه ادبی و پیام حکمت گونه به آثار خویش ببخشند و عیار کار خویش را بالا ببرند از اشعار بزرگان ما در نگارش خود بهره ها برده اند. به ویژه که در آواز که آهنگ، رستاخیز می کند تا شعر به گونه ای درخشان به گوش جان شنونده برسد. در این باره که موسیقی خود آوایی دارد و شعر خود سخنی، بسیار بزرگان به آن پرداخته اند اما برای ما آنچه درست است این خواهد بود که اگر این دو دست در دست هم دهند شکوفایی به ارمغان خواهند داشت که به آن آواز میگوییم.
آنچه ایرانیان از دیرباز دوست داشته اند اشعاری است که با کمک موسیقی درست خوانی شده اند و از ورای آن رنگ و بوی حکمت ایرانی که سرشار از پندهای گران سنگ است به گوش برسد. از دیدگاه آنان مردان و زنانی که در این کار با دشواری به آموختن فن و هنر خواندن پرداخته اند بسیار ارزشمند هستند و از بین خوانندگان، آواز ِکسی بیشتر به دل می نشست که درست خوانی، موسیقی شناسی، وزن شناسی و فن سخنگویی بهتری می داشت. آنچه که باید بدانید این است که برای خواندن درست باید به این واژگان اندیشید:
برگزیدن شعر
همراه شدن درست شعر و موسیقی
آفرینش و نوآوری
هر کدام از این واژگان خود زمان زیادی خواهد برد تا خواننده بتواند به کارآزمودگی برسد. ولی بگونه ی کلی می توان گفت که برای رسیدن به این بخش باید راه را از ابتدا درست برگزید.
ابتدا برگزیدن آموزگاری است که از توان و دانش آموزگاری برخوردار باشد و بتواند با بهره گیری از تکنیک های آموزشی آوایی و شنیداری صدای شما را از بَم ترین تا زیرترین نُتی که صدای شما توان آن را دارد به زیبایی و نیرومندی برساند و گوش موسیقی شما را آموزش دهد تا به هماهنگی با نت شنیده شده خو بگیرد. تکنیک ها و دانش هایی که می بایست برای خواندن آموخت چنین هستند:
نفس گیری
ورزش های قوی شدن دیافراگم و اندام آوایی
تئوری موسیقی
سُلفِژ
وزن خوانی
همراه خوانی با ساز
فراگیری تکنیک های خواندن
بازخوانی از خوانندگان درست خوان
سپس می بایست به تمرین و بازخوانی کار خوانندگان درست خوان پرداخت تا فن و هنر بکار برده آنان را آموخت که گفته اند کار نیکو کردن از پر کردن است. این بخش یکی از مهمترین بخش ها در خوانندگی است. به یاد دارم در کارگاه های آموزشی که در پیشگاه استاد محمدرضا شجریان به آموختن می گذراندم ایشان می گفتند: خواننده آنقدر باید تقلید کند، تقلید کند، تقلید کند تا بتواند تقلید نکند.
به گونه ای نیز می توان گفت که در کشور ما پس از گذشت سالیانی دراز و با نگاه به پر فراز و نشیب بودن تاریخ موسیقی در دوره های گوناگون آواز ایرانی چند شاخه دارد:
آواز خوانی: خواندن اشعار شاعران برجسته با ملودیموسیقیهای برجامانده که به آن ردیف آوازی می گوییم.
تعزیه خوانی: خواندن موسیقی مذهبی، نوحه، تعزیه، مناجات و اذان و…
تصنیف خوانی: خواندن اشعاری که دارای ریتم و آهنگ های کوتاه هستند که در نوشتارهای کهن ایران به نقش، نقشین، صوت، غزل، ترانه، ریخته، پیشرو و سربند شناخته می شوند. امروزه این شاخه نیز خود به شاخه های دیگری بخش می شود که موسیقی کلاسیک ایرانی، موسیقی بومی یا محلی، موسیق پاپ و… از این دسته اند.
در پایان این نکته گفتنی است که برای هنرجوی پیرو این راه، آموزش تنها راه درست است و همچنین داشتن صدایی نیرومند، بدنی سالم، رنگ صدا، نگرش به ادبیات پارسی و درست خوانی شعر، دانش وتئوری موسیقی، آفرینش و نوآوری، بیان درست واژگان، وزن خوانی و از همه بیشتر تمرین و تمرین را در دستور کار خود بگذارد تا از دیگران پیشی بگیرد.
آوای انسان
گستره ی صوتی انسان گوناگون است برخی بَم و گروهی زیر می خوانند:
آوای بانوان و کودکان:
سُپرانو soprano زیرترین گونه از آوای بانوان
متسو سپرانو metsu soprano بین سپرانو و آلتو
کنتر آلتو contr alto بم ترین آوای بانوان
آوای مردان :
تنور tenor زیرترین گونه از آوای مردان
باریتون baritone بین تنور و باس
باس bass بم ترین صدای مردان