واژگانی که در موسیقی باید بدانیم

پیمان پورشکیبائی (نویسنده، پژوهشگر و آموزگار موسیقی)

گه‌گاه که به کنسرت یا کلاس موسیقی می‌رویم و یا از کسی که در این راه تازه گام گذاشته، واژگانی را می‌شنویم که معنای آن را درنمی‌یابیم و چندان هم پی­‌جویی نمی‌کنیم­! باید دانست که فهمیدن و درک برخی از واژگان، زیبایی شنیدن را برای ما دو چندان خواهد کرد. هر آگاهی که در این راه بدست می‌آوریم به گستره‌ی دانش ما برای رسیدن به درک موسیقی کمک بسزایی است. موسیقی سرشار از زیبایی و سادگی است. هرگاه یک ملودی شنیدید و توانستید آن را به سادگی به یادآورید تا زمزمه کنید بی‌درنگ بدانید که آن موسیقی دارای یک خط ملودی زیبا و دلنشین است.

در این نگارش کوتاه ما با برخی از واژگان موسیقی ایران و جهان  آشنا می‌شویم تا بار دانش خود را در رفتن به کنسرت بعدی افزایش داده و از شنیدن موسیقی بیشتر بهره ببریم.

پیش درآمد

گونه‌ای اجراست که پیش از خواندن آواز اجرا می‌شود. موسیقیدان با بهره از ملودی‌های یک دستگاه، گوشه‌هایی را که خواننده می‌بایست بخواند را با آفرینشی زیبا از ریتم و ملودی در هم تنیده و با سازهای دیگر به گونه‌ی همنوازی یا تک نوازی اجرا می‌کنند. نام پیش‌­درآمد را به مشیرهمایون شهردار و خالق آن را درویش‌خان گفته‌اند. برخی نیز همچون میرزا حسینقلی بر این باور بوده‌اند که پیش‌درآمد گونه‌ای ضربی نوازی است که از پیشینه‌ای کهن دارد. از زیبایی‌های پیش درآمد پرده‌گردانی در گوشه‌ها است.

درآمد

گوشه‌ی آغازین که پس از فراز خواندن، خواننده دوباره به آن باز می‌گردد یا فرود می‌کند. در اجرای ردیف آوازی نخستین گوشه‌ای را که خواننده می‌خواند تا به گونه‌ای فضای اجرا را در دستگاه به شنوندگان گوشزد کند. شنوندگانی که به شنیدن موسیقی خو گرفته باشند در این هنگام از این­که خواننده وارد چه دستگاهی شده خبردار می‌شوند.

آواز

همان‌گونه که از نام آن پیداست خواننده با بهره جستن از شعر، ملودی مدل‌های فراگرفته در ردیف موسیقی ایرانی و با متر آزاد می‌خواند. در آوازخوانی دانش موسیقی،تکنیک، شعر‌شناسی، درست خوانی، مناسب خوانی، داشتن صدایی توانمند، شناخت ساز و نوآوری بسیار از ارزش بالایی برخوردار است.

گوشه

همان­گونه که پیشتر گفتیم گوشه ملودی کوچکی از یک دستگاه است. هر گوشه نامی ویژه دارد که چرایی نام­گذاری برخی از گوشه‌ها هم چندان آشکار نیست و دانستن آن پژوهش و جستاری شگرف در پی دارد. در خسرو شیرین نظامی و سرودهای دیگر سرایندگان هماره نام گوشه‌های بسیاری آورده شده است.

فرود

خواننده پس از خواندن بخش فراز یا اوج آواز دوباره به گوشه‌ی آغازین باز می‌گردد که می‌گویند فرود کرده است.

تصنیف

برداشت‌های گوناگونی از این  واژه هست. ملک ­الشعرا بهار در مقاله‌ای به زیبایی به آن پرداخته است. آنچه ما می‌خواهیم بدانیم آن است که آهنگی که دارای ملودی­، شعر و موزون باشد تصنیف است. شعر و ملودی با هم آغاز شده و با هم پایان می‌یابند.

رِنگ

ملودی­ هایی زیبا و دارای ریتمی تند هستند به گونه­ ای که  بتوان با آن حرکات موزون و زیبای اندامی انجام داد. بیشتر رنگ‌ها برای شورمندی در پایان آواز‌ها یا تصنیف‌ها اجرا می‌شوند. نام رِنگ‌های زیبای ردیف دستگاهی رنگ دلگشا، اصول، حربی، شهرآشوب، فرح انگیز، فرح، لزگی و نستاری هستند.

چهارمضراب

این فرم موسیقی بیشتر برای نوازندگی ساخته شده است. تکنوازی چهار مضراب در بخش­ هایی که آواز به درازا می‌کشد شنونده را از خمودی درآورده و شورمندی را به ارمغان می‌آورد. نام چهار مضراب نیز برگرفته از چهار زخمه یا مضراب بر روی ساز تار است. مضراب اول و دوم روی سیم‌های سفید تار و مضراب سوم روی سیم‌های زرد تار و مضراب چهارم روی سیم‌های واخوان یا بَمِ تار نواخته می‌شده است. در برخی متون درباره­ ی چهار مضراب به سنتور نیز اشاره شده است و آن دیدن چهار مضراب به جای دو مضراب در تندنوازی است.

دانگ

دانگ ترجمه‌ی واژه­ ی تتراکورد است که واژه‌ای یونانی است. تترا همان چهار است. آنچه از این واژه برمی‌تابد آن بوده است که اگر خواننده‌ای آرام و نرم می‌خوانده دو دانگ و اگر صدایی رسا و تواناتر داشته و زیر و بم را خوب می‌خوانده، دارای شش دانگ صدا می‌گفته ­اند.

مقام

این واژه دارای ریشه ­ی عربی است. در جای‌جای ایران برداشت‌هایی گوناگون از آن شده است. برخی آن را در برابر موسیقی دستگاهی می‌دانند که گفته شده موسیقی مقامی و برخی جای انگشت‌گذاری روی دسته ساز و کسی همچون حافظ می‌گوید:

چه راه می‌زند این مطرب مقام شناس

که در میان غزل قول آشنا آورد

مایه

مایه را ایرانیان و شرقی‌ها بسیار بکار برده‌اند. برابرنهاده­ ی آن در فرهنگ موسیقی فرانسوی leton یا همان تُن است. اگر شنیده‌اید که خواننده در چه مایه‌ای می‌خواند یا نوازنده در چه مایه‌ای می‌نوازد این برداشت را داشته باشید که نُت آغازین و پایانی او چه نُتی است.

چپ‌کوک و راست‌کوک

آنچه در گذشته گفته شده آن است که به آوای نازک یا زیر مردان و زنان، چپ کوک و به آوای کلفت یا بم مردان و زنان، راست کوک می‌گفته‌اند. گزینش این دو واژه به ساختار ساز نیز بر می‌گردد مانند ساز کمانچه که زِه ­های ضخیم یا بَم ساز در راست و زِه ­های نازک و زیر در چپ هستند. اکنون باید دید که خواننده با نواختن کدام سوی سیم روان‌تر می‌خواند راست‌کوک می‌خواند یا چپ کوک می‌خواند.

بداهه نوازی

گونه‌ای موسیقی است که بی هیچ برنامه‌ یا تمرین و با روندی حسی در جا آفریده و نواخته می‌شود. بداهه نوازی خود نیازمند آگاهی و دانش بالایی از موسیقی و چیره‌دستی در نوازندگی است. آفریدن آهنگ در زمان اجرا خود هنری ارجمند است. در ایران بداهه نوازی یکی از زیبایی‌های موسیقی به شمار می‌رود.

واخوان

اجرای پیوسته یک یا چند نُت در زمانی که قطعه اجرا می­شود را وا خوان می‌گویند و در سازهایی همانند دوتار، تنبور و سه‌تار بسیار رایج است و نوازندگان این سازها مضراب را به گونه­ ای به سیم‌ها می‌زنند که صدای سیم واخوان به گوش برسد.

سولیست

نوازنده‌ای چیره دست است که در ارکستر به تنهایی تکنوازی می‌کند و در تکنوازی مهارت ودانش بالایی دارد.

ارکستراسیون

برگردان این واژه همان سازبندی است و خود دارای دانشی گسترده است. آهنگساز با شناختی که از سازهای گوناگون و صدای آن­ها دارد، سازهای ارکستر را برمی‌گزیند و  برپایه ­ی آن موسیقی می‌نویسد.

آکورد

هرگاه هم‌زمان چند نُت نواخته شود یک آکورد ساخته شده است. آکوردها گوناگون بوده و از زیبایی ویژه‌ای برخوردارند. آکوردها بیشتر دو صدایی، سه صدایی و چهار صدایی و… هستند.

نُوانس

فراز و نشیب آهنگ‌ها  یا جملات موسیقی را که در اجرا شنیده می‌شود نوانس می‌گویند. نوانس خود یکی از زیبایی‌های موسیقی است و اگر موسیقی یکنواخت اجرا شود ارزش‌های ملودی را بیان نمی‌کند.

موسیقی فولکوریک

موسیقی محلی، بومی و قومی هر سرزمین یا ملتی را که بر پایه ­ی افسانه‌ها، باورها، آیین‌ها و… آنان نواخته یا خوانده می‌شود را گویند.

سمفونی

در این گونه از موسیقی سازها، نغمه‌های گوناگون و گه‌گاه همسان را با آوایی خوشایند را به گوش می‌رسانند که بسیار بر پایه­ ی دانش موسیقی همچون ریتم، ملودی، تِم، هارمونی، نوآوری و… استوار است.

ارکستر سمفونیک

ارکستری است که از همه‌ی سازهای بادی، زهی و ضربه‌ای در آن بهره می‌گیرند. این گونه از بزرگترین و کاملترین ارکسترها است. گاهی تعداد نوازندگان آن بین 50 تا 100 نفر است.

ارکستر مجلسی

ارکستری کوچک از یک ارکستر سمفونی است که سازهای کمی در آن به ایفای نقش می­ پردازند و بیشتر در سالن‌های کوچک برگزار می‌گردد.

ریسیتال

ریسیتال همان تک­نوازی است. نوازنده‌ای که در پیش دیدگان مردم به تکنوازی یا نوازندگی قطعات دشوار و زیبا می‌پردازد، دارد ریسیتال اجرا می‌کند.

اُپرا

اجرای تئاتر موزیکال را اپرا می‌گویند. در این روش اجرایی شعر و موسیقی پیوندی ناگسستنی دارند و بازیگران همه­ ی واژگان را با موسیقی و شعر بیان می‌کنند. متن نمایش نیز بیشتر از داستان‌های ادبی­، حماسی، افسانه و یا اساطیری برگزیده می‌شود.

اُپرِت

اُپرایی که بسیار کوچک باشد را اپرت می‌نامند. داستان‌های عامیانه و روزمره از دستمایه‌های این گونه اجراست. در ایران برای نخستین بار کلنل علی­نقی وزیری چنین اجراهایی را به روی صحنه برده است.

دوئت

قطعه‌ای است که با دو ساز نواخته می‌شود. یکی از سازها نقش ملودی اصلی و دیگری هماهنگی یا همنوازی و… را برعهده دارد. دوئت تار و پیانو، تار و کمانچه، پیانو و ویلن و… از این دسته‌اند.

راپسودی

موسیقی‌هایی که برپایه ­ی ملودی فولکوریک، ملی یا محلی آهنگسازی می‌شود را راپسودی می‌گویند.

گام

پی در پی خواندن هشت نُت موسیقی را از نت آغازین تا همان نت در یک اکتاو بالاتر را گام می­گویند. نام گام، نام نت آغازین است مانند گام do  یا گام sol و ….

پرده

فاصله یک نت موسیقی با نت پس از خود  یا نت پیش از خود را پرده می­ گویند. این فاصله نیز ممکن است یک پرده ­ی کامل موسیقیایی، نیم پرده یا ربع پرده باشد.

کشش یا دیرند

مدت زمانی که یک نت شنیده می­شود را کشش می­ گویند. نام دیرند نیز امروزه بر کشش برتری دارد.

گستره آوایی

فاصله­ ی بَم ترین تا زیرترین آوا را در یک خواننده یا ساز گستره­ ی آوایی می ­نامند.

سُلفِژ

هرگاه یک قطعه­ ی موسیقی بدون بهره ­گیری از ساز و تنها با حنجره ­ی انسان اجرا شود را گویند. سلفژ بن مایه آهنگسازی، رهبری ارکستر و… است.

وزن خوانی

هنگام خواندن قطعه ­ای موسیقی یا سلفژ آن برای نگه­ داشتن ریتم، با پا زدن یا حرکت دست و یا بهره گیری از مترونم به نگه­داشتن ریتم می­ پردازیم.

لگاتو

کمانی است که زیر یا روی چند نت غیر هم­صدا گذاشته می شود تا اجرا به گونه ­ی پیوسته انجام شود.

استکاتو

نقطه­ ای­ است که در پایین یا بالای نت می­ گذارند تا نیمی از ارزش زمانی نُت را به سکوت تبدیل کند.

.

منبع: کتاب برای تو که می­خوانی جلد دوم نگارش و گردآوری: پیمان پورشکیبائی، رضا جدیدی، زهرامظفری، نشر رهی 1395 تهران.