هیچگاه نمیتوان نقش ارزندهی سازندگان چیرهدستِ ساز را در کارزار موسیقی ایران نادیده انگاشت. نوازندگان چیره دست و توانا هرچند از هوش و دانش بسیار برخودارند، هماره نیازمند سازآفرینان بوده و خواهند بود. کارِ دست و ساخت و ساز از چوب برای نوازندهای که میبایست همواره از انگشتان دست خود برای نوازندگی بهره بَرد کار آسانی نیست. همچنین برای سازآفرینانی که کار سخت با دست انجام میدهند نواختنی ویژه همانند نوازندگان چیرهدست دشوار است. از این روی نوازنده و سازآفرین بِسان بالهای دو پرنده پَرِ پروازِ جاودانگی نغمات را میآفرینند تا به ستایش زیباییهای گیتی بپردازند.
سازآفرینان روزگاران درازی را با پژوهش و تلاش دوشادوش موسیقیدانان سپری کردهاند و گاه راه ناهموار را هموارتر ساختند. بسیاری از پیشینیان، گمنام در آرامستان هنر آرمیدهاند و آوای سازِ دستافریدهی آنان هنوز با دستان خنیاگران به گوش میرسد. آری، طنین اَره، رَنده و مُغار با آواها درآمیخته و از آوند چوب و پوست و سیم بسیار گوش نوازند.
بلبلی را که سینه بخراشد
از دَم او صفیر نتوان یافت
منوچهری
با این سخن کوتاه تلاش خنیاگران پیشین و همروزگار را ارج می نهیم و به درستی که این راه سرمشق نگارش، گردآوری و پژوهش، نویسنده کتاب رازِ ساز در ساختارِ تار استاد مازیار حیدری بوده است. این پژوهشگر کتابی را پیش روی سازآفرینان و خنیاگران چیره دست امروز به زیور چاپ آراسته که تاکنون در ایران همانندی نداشته است. کار او سرچشمه ای جز عشق و مهر به سرزمین کهن ایران و فرهنگ بشکوه آن ندارد. خواندن و دانستن این کتاب برای همه ی سازآفرینان و نوازندگان ساز تار بی هیچ درنگی فراراه آنان در آفرینش هنری ناب خواهد بود. چه آنانی که مینوازند و چه آنانی که میسازند و چه هنرجویان یا دانشجویان هنر رهرو این راه، به خوبی از این کتاب بهره خواهند برد.
تقدیم از گروه فرهنگی گَرُزمان
پیمان پورشکیبائی بهار 1399
منابع
رازِ ساز در ساختارِ تار، مازیار حیدری، نشر فرهنگ بوستان 1394
از رودِ خُشک تا بانگِ تَر، پیمان پورشکیبائی، رضا جدیدی، نشر رهی 1396
استاد مازیار حیدری پژوهشگر، سازآفرین
مازیار حیدری خود از کودکی رهرو این راه بوده و به گفته ی خویش از درخت آموزش استادانی همچون ابراهیم سپهری ،فریدون حافظی، طاهر یارویسی ،اسدالله فرمانی (گهواره)،یدالله فرمانی و ابراهیم قنبری مهر خوشهچینی کرده است و در دانشگاه نیز در همین راستا دانش آموخته است. کتاب راز ساز در ساختار تار نیز با دست نوشته ی استادانی به نام همچون: ابراهیم قنبری مهر، فریدون حافظی، فرهنگ شریف، هوشنگ ظریف، یوسف پوریا، فرمان مرادی، زیدالله طلوعی، محمدرضا ایلدارژاله ، بیاض امیرعطایی، دکتر میرجلالالدین کزّازی با نگارش دیباچهای پژوهشی، پروفسور سید حسن امین با دیباچهای به زبان انگلیسی، دکتر عبدالمهدی مستکین مدیر گروه فرهنگ با نگارش دیباچهای از سوی یونسکو، برگردان تاریخچه به قلم دکتر همایون صدر محمد بیگی، خوشنویسی بیژن بیژنی بر روی جلد و بنیادهایی همچون، کمیسیون ملی یونسکو – ایران به امضاء سرپرست کمیسیون ملی یونسکو دکتر سعدالله نصیری قیداری، موزه موسیقی به امضاء علی مراد خوانی، موزهی کاخ گلستان به امضاء پروین ثقه السلامی، بنیاد پروفسور حسابی به امضاء ایرج حسابی و ویراستاری ندا شیروی، ف. رستا و پیمان پورشکیبائی نگارندهی این مقاله مُهر جاودانگی یافته و بر گنجینههای فرهنگی ایران ارمغانی ارزشمند افزوده است.
نگارنده با شورمندی بسیار و نگاهی عاشقانه و ژرف اندیش آنچه در توان داشته بکار گرفته و با پژوهشی گسترده دراز سالیانی را برای یافتن تارهای کهن ایران زمین از پستوی خانهها، موزهها، شهرها و ده کورهها را در نوردیده تا این دستافریده و ارمغان ایرانیان به جهان را با نگاهی پژوهشی و علمی ثبت و نقشهبرداری کند. آنچه او به پیشگاه رهروان هنر سازآفرینی سازتار و خُنیاگری به ارمغان داده بسیار در خور ارج و ارزش است.
بخش نخست کتاب به آموزش درودگری و آشنایی با ابزارهای سنتی و صنعتی، چوب شناسی، رنگ کاری چسب شناسی میپردازد. در بخش دوم کتاب نگارنده تاریخچهی تار و بزرگان سازسازی ایران زمین همچون فرجالله، خواچیک، یحیی، ملکم، جعفر صنعت، حاجیآقا و شاهرخ را به خواننده میشناساند. در بخش سوم که بسیار برای نوازندگان و شناخت ساز ارزشمند است نگارنده تارهای ایرانی را که از چند رُخ عکاسی شده را در یک نگاه در پیش دیدگان خوانند گذاشته و آنگاه تارهای ارزشمند به یادگار مانده از سازآفرینان را بهتنهایی عکسبرداری کرده و موشکافانه به واکاوی و ویژگیهای ساختاری این دست آفریدهها پرداخته و راز ساخت آنها را آشکار میکند. در بخش چهارم نگارنده با دانایی و فراست به گونهای بسیار دقیق و مهندسی شده از سازهای کهن ارزشمند الگوبرداری کرده و برای هموار کردن راه سازآفرینان ابعاد، اندازهها و نقشههای گوناگونی از سازهای کهن را فراراه ساختن آنان پیشکش داشته است. در بخش پنجم از بزرگان سازآفرین همروزگار خویش همچون،ابراهیم قنبریمهر، پدر سازسازی نوین ایران، یوسف پوریا، فرمان مرادی، محمدرضا ایلدارژاله، محمود فرهمند و بیاض امیرعطایی را به خواننده میشناساند. در بخش ششم او کار را تمام کرده و با نگارش، عکس و فیلمی که به همراه کتاب است، ساخت یک تار را از آغاز تا پایان در پیش دیدگان هنردوستان به فرجام میرساند.
آنچه از این ارمغان ارزنده برمیآید دستاوردهایی است که در سالهای آتی پیش رو خواهد بود. به این بیاندیشیم وکمی در پرواز خیال، نوای تارهایی را بشنویم که با الگوهای گوناگون در گذشته ساخته شده است. چه نوایی به جز تار یحیی از تار به گوش میرسیده است؟ بیگمان دارای زنگ و رَنگهای آوایی گوناگونی بوده است.تنها بخشی از این نواها از این گنجینهی ارزشمند دوران گذشته گردآوری گردیده و در نوار کاستهایی به نام گنج سوخته اندکی شنیدنی است و نمی توان برای داشتن کیفیت نه چندان خوب، چیز زیادی از آن برداشت کرد.
تار کرم خانی موزه کاخ گلستان از کهنترین تارهای ایران زمین
تار دستافریده یحیی این تار ازآنِ زنده یاد فرهنگ شریف است.
اکنون با تلاشی که این پژوهشگر عاشق کشیده و دراز سالیانی چند از تارهای کهنی که در جایجای ایران بوده الگوبرداری کرده است میتوان بر این امید بود که هوشمندانی سازگر و جوانانی با دانش به جای ساخت یک الگوی تکراری به ساخت الگوهای دیگری که در این کتاب به زیبایی شناسانده شده است نیز بپردازد. ازدیگر سوی، جان تشنهی خنیاگران ایرانی که کار بازی با دل را دارند تا از بار این سَر و اندیشههای ناخوشایند بکاهند نیز دوچندان خواهدبود. آنان نیز میباید که با زخمه بر رشتههای آن، نوای ناشیده این تارها را از ژرفای تاریخ آن بیرون کشیده تا با گوش جان ایرانی شنیده شوند.
همچنین این کتاب به گونهای بیمانند، از ویژگیهای تارهای کهن آنچنان سخن رانده و با کمک تصویر و نقشه نشان داده است که دست دلالان و کژروانی که تارهای کم ارزش را به نامهای دروغین از سازندگان گمنام با نرخهایی گزاف میفروختند کوتاه خواهد کرد. چرا که همهی الگو ها با مهر شناخته شده و ریزه کاریهای هر سازآفرین در این کتاب آشکارا بیان و نگاره شده است. با ارزشتر این که این کتاب با بهرهگیری از عکسها، الگوها و نوشتههای گوناگون ساخت تار را از آن ایرانیان دانسته است.
تار با الگوی بسیار کهن تر از این روزگار در تابلوی نقاشی ابوالقاسم تبریزی
در دست بانو منو شیرازی از کلکسیون ایمری انگلیسی
از دیرباز با نگاه به جغرافیای ایران زمین و با دارا بودن انبوهی از درختان توت، گردو، ون و چند درخت دیگر در جایجای ایران زمین ساخت این ساز با گذر زمان بهترین صدا را از چوب توت برای کاسه و گردو برای دسته و سرپنجه بیرون کشیده است. آنچه ما اکنون میشنویم نوایی خوش است که سالها رنج آموختن و ساختن و آزمون را پشت سر نهاده تا به نسبت طلایی خود رسیده است. تار ایرانی بیگمان ارمغان ایرانیان به جهان است و بنا به کارورزیهای نگارنده این آموزگار کوچک که سالهاست در راه خُنیا همچنان آموزش میبیند از انگشت شمار سازهایی است که با شنیدن آن جغرافیای ایران در خیال میآید و به گویش ایرانی همانند شعر، ملودیهای استوار و نوایی بیمانند دارد. سازی است که دوران آموزش نوازندگی آن به گفته استادان عمری دو رقمی میخواهد تا بیانی زیبا یابد. دارای ساختاری توانمند از نظر اجرای موسیقی است. در پژوهشهای انجام شده ردی از این ساز را در کتابها نمییابیم ولی سر و کلهی آن ناگهان در دوران صفوی پیدا میشود. بنا بر افسانهها ساخت آن به ابونصر فارابی آفریدگار کتاب الموسیقیالکبیر نسبت داده شده که پر بیراه هم نیست.
فرخی هر روز یکی دولت و هر روز یکی غژ
هر روز یکی نزهت و هر روز یکی تار
فرخی سیستانی
رفت و با لاله رخان دامن صحرا بگرفت
با می و چنگ و نی و بربت و رود و دف و تار
قاآنی
روش دست گرفتن ساز و نواختن آن در گذشته و امروز تفاوتهایی دارد. یکی از ویژگیهای آسان نوازی که خود ریشه در خِرَد ایرانی دارد تار نوازی نشسته و بر روی پاست. آنچه در عکسهای به یادگار مانده از نوازندگان پیشین دیده میشود تار بر روی سینه جای دارد که روشی کهنتر است وتاری که برای این روش ساخته میشده به تار روسینهای شهرت یافته و امروزه یکی از آن الگوهایی است که به دست فراموشی سپرده شده است. خوشبختانه استاد مازیار حیدری این ساز را نیز بازآفرینی کردهاند و یکی از این سازها را نیز به موزهی موسیقی اهدا کردهاند، تنی چند از نوازندگان نیز آن را مینوازند. ناگفته نماند این تار با ساز تار آذری تفاوت بسیاری دارد.
آقا حسینقلی و آقا میرزا عبدالله، نواختن تار ایرانی بر روی سینه
کلنل علینقی وزیری نواختن تار نشسته بر روی پا
پیرامون تار ایرانی بسیار سخن و پژوهش شده که در این جا تنها به بخشهایی بسنده کردیم تا خواننده بتواند منطق گفتار را بهتر دریابد.آنچه باید به آن بیشتر اندیشید این است اکنون که استادی دلسوز و دانا پس از سالها تلاش و رنج بسیار در جایجای ایران و با سختی و دشواریِ رفتن نزد استادان، کلسیونرها، موزهها و… که بدین سادگی هم نبوده کاری را فراهم آورده و نقشهها و اندازهها را در پیش دیدگان و در کتابی نفیس به چاپ رسانده، اندکی هوشمند بودن سازگرها را میطلبد تا با نگاه بر نقشههای چاپ شده از سازهای کهن سازهای نو را بازآفرینی کنند و نوازندگان نیز بدون تیزمغزی آن را پذیرا باشند تا نوای گمشدهی تار را به قول شعری از سردبیر برگ هنر استاد اقبال معتضدی به این باغِ تار ارمغان دهند تا آوای تار از تاری درآید و همچون نوای تار بخروشد و به آنی دل را برباید.
نمونه ای از نقشه های تهیه شده از تار رضی مراغه
الگوی تار فرج الله کاسه بزرگ
به امید شنیدن آواهای ناشنیدهای از تار، با شعری از باباطاهر عریان این سخن را به پایان میبرم و برای استاد مازیار حیدری که با مهر به ایران کتاب راز ساز در ساختارتارِ با ارزش را به گنجینهی کتابهای ارزندهی ایران ارمغان دادند آرزوی تنی درست و دلی خرم دارم.
دلی دارم چو مرغ پاشکسته چو کشتـی بر لب دریا نشسته
همه گویند طاهــر تار بنواز صدا چون میدهد تار شکسته
باباطاهر