گفتار گَرُزمان و بانگ باستان، درباره تک آهنگ جناب آقای کیخسرو دهقانی(شاهنامه خوان)
به قلم پیمان پورشکیبائی، مدیر گروه فرهنگی گرزمان
کمتر کسی از ایرانیان است که نام فردوسی را نشنیده و یا شعری از این سخن سرای بزرگ به یاد نداشته باشد.
فردوسیِ فرزانه و دانشمند ادب پارسی سال ها در سرودن شاهنامه کوشید تا زبان پارسی را از گزند برهاند.
او از همان آغاز، پایان راه را می دانست و این دانایی و توانایی از سروده هایش آشکار است.
گاه همچون عاشقی دلداده از عشق می گوید و داستان زال و رودابه،رستم و تهمینه و بیژن و منیژه و … را به رشته سُرایش می آورد،گاه جادوانه جادو می آفریند،گاه همچون فرمانده میدان از جنگ و جنگاوری و رزم و پهلوانی سخن می راند،گاه همانند پادشاهان دادگر به یاری مردمان می شتابد و گاه همچون رهروان سختکوش، راه راستی و نیکی را به مردمان گوشزد می کند.
به راستی که فردوسی در جهان بی همتاست چرا که از نگاه او هر آنکس که راه نیکویی و راستی پیشه گیرد ایرانی است.
فـــــــریدون فرخ فرشته نبود
ز عود و ز عنبر ســـــرشته نبود
به داد و دهش یافت این نیکویی
تو داد و دهش کن فریدون تویی
شاهنامه خوانی در ایران پیشینه ای به درازای خود شاهنامه دارد.
در میان همه اقوام ایرانی شاهنامه خوانانی هستند که هماره این خوانش را فراگرفته و سینه به سینه آن را به فرزندان خود و دیگران آموخته اند.
نقالی نیز در ایران خود هنری ارزشمند به شمار می آید و ازآن دسته هنرهایی است که ویژه ایران زمین بوده و در فراز و فرود تاریخ سرزمین کهن ایران همواره شاهنامه در میان ایرانیان پاسداری و نگاهداری شده است.
بی هیچ گمان شاهنامه استاد توس ارمغان ایرانیان به جهانیان است.
فردوسی گاه، پارسی، این ابر زبان شعر را در یک بند یا پاره ای از آن به گونه ای به کار می گیرد که در هر بند آن خود کتابی نهفته است:
یکی بد کند نیک پیش آیـدش
جهان بنده و بخت خویش آیدش
یکی جـز به نیکی زمین نسپرد
همی از نــژندی فـــرو پــژمرد
در این روزگار خوشبختانه در ایل بزرگ و شکوهمند بختیاری شاهنامه خوانی کاری پسندیده است و امروزه که با دم دست بودن ابزارهای فراوان برای سرگرمی این هنر نه تنها رنگ نباخته که دلبستگی بیشتری به این هنر در میان جوانان دیده می شود.
ساده بگویم شاهنامه خوانی خود فرهنگی در میان قوم بختیاری است.
ساده گفته شد اما نباید ساده از آن گذر کرد که پا نهادن در هر راهی دانش و کاربلدی می خواهد و شایسته است به گونهی یک کارشناس به آن اندیشه کرد و آن هم خوانش درست و آهنگین شاهنامه است.
شاهنامه واژگان بسیاری دارد که درگفتار و نوشتار روزگار ما کاربرد روزانه ندارد و کسانی که آن را می خوانند باید برای خوانش درست نزد بزرگان آموزش ببینند.
برای نمونه یکی از خوانندگان خوب این روزگار در بند ” بیا تا همه دست نیکی بریم جهان جهان را به بد َنسپَریم“ واژهی نَسپَریم را مَسپُریم خوانده است که برداشت شنوده از آن بند دیگر اندیشه استاد توس نیست.
از این دست خوانش های نادرست بسیارند.
کسانی که این هنر را دوست می دارند باید کوشش کنند تا درست خوانی آن را بیاموزند.
آنچه پس از خوانش درست بسیار دارای ارزش است آهنگِ خوانش شاهنامه است.
بسیار شنیده ایم که شاهنامه را با آهنگی همانند آهنگ مویه درآرامستان میخوانند که بسیار ناشایست بوده و آنچه به گوش می رسد بسیار آزار دهنده است.
استاد توس در جایی که غمبارترین سروده هایش را می سُراید از آهنگ حماسه دور نمی شود تا جایی که گوشزد می کند:
چنین گفت بهرام شیرین سَخُن
که با مـُـــردگان آشنــایی مَـکُن
تک آهنگ جناب آقای کیخسرو دهقانی(شاهنامه خوان)
آنچه در این پیشگفتار نوشته آمد برای این است تا سخنی بنویسم در درستی و خوش آهنگی شاهنامه خوان خوب ایران زمین از ایل بختیاری استاد کیخسرو دهقانی در تک آهنگی به نام بانگ باستان که نام آن را نیز دکتر میرجلال الدین کزّازی به زیبایی برگزیده است.
خوانش کیخسرو دهقانی استوار و حماسی است.
صدای زیبا و رسای او نیز همچون بخت ایل کهن به یاری او شتافته است.برگزیدن گام ایرانی و آمیختن آن با نغمه های آهنگین گویش بختیاری کار را بسیار دلنشین و نو ساخته است.
برگزیدن شعر هایی از استاد توس که درنگ برانگیز بوده نشان از اندیشه ای ژرف خواننده دارد.
دیگر دست اندرکاران نیز کار خود را در بانگ باستان به زیبایی به فرجام رسانده اند.
سازهایی که بتوان آن را با صدا و گویش ایرانی بختیاری همراه کرد به نیکویی برگزیده شده اند.
سجاد جمالی گندمانی با زیبایی به آفرینش نغمه پرداخته، هرچند که بندهای استاد توس دست و پا را در پرورش نغمه می بندد.
نوازندگان سجاد جمالی گندمانی،تمندر دهقانی،بهزاد کمیجانی،مهران دهقانی و منوچهر نوایی هستند که سازهای نی، کمانچه، دهل،سرنا، سنتور، بربت و تنبک را به خوبی نواخته اند.
صدا آمیزی بانگ باستان را محمد کلهر سامان بخشیده و برای دیده شدن هرچه بهتر نگارگر انوشیروان قائدی و گرافیست خوش اندیشه بهرنگ نامداری کار را زیباتر ساخته
تا هنر ِخوانشِ آهنگینِ بانگ باستان در دیدگان شما هم میهن ارزشمند شنیدنیتر باشد،
چرا که این ارمغان نوروز هزار و چهارصد استاد شاهنامه خوان ایران از ایل بزرگ بختیاری است.
گروه فرهنگی گَرُزمان نیز برای ارج نهادن به هنر زیبا و دلنشین این هنرمندان با آنان همگام شده و این تک آهنگ زیبا را به شما ارمغان میدهد. با سپاس از بخشندگی استاد کیخسرو دهقانی به گروه فرهنگی گَرُزمان برای پخش تک آهنگ بانگ باستان!
پـی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گـزند
نمیرم از آن پس که من زنده ام
که تخم سخن من پراکنده ام
گروه فرهنگی گَرُزمان
پیمان پورشکیبایی
21 اسفند ماه 1399