سیدمحمد تنکابنی از کودکی و با ساز سنتور گام در راه هنر موسیقی گذاشت و از نوجوانی شیفته­ ی آفرینش موسیقی­ گشت. با پشتوانه­ ی خانواده­ ای هنردوست و راهنمایی­ های استادان ارجمندی همچون مهران مهتدی و ابراهیم نقدیان که هر دو از نوازندگان برجسته­ ی ویلن ایرانی هستند هنر موسیقی را به گونه ­ی آکادمیک ادامه داد. از سال 1384 دوره­ های گوناگونی در رشته­ ی آهنگسازی (هارمونی، کنترپوان، فرم، ارکستراسیون و آهنگسازی) نزد استادان این رشته آموخت. وی دانش ­آموخته ­ی کارشناسی ارشد رشته ­ی آهنگسازی از دانشگاه هنر تهران است. تنکابنی در دوران دانشجویی هنرجوی ممتاز بوده و پایان ­نامه ­ی کارشناسی ­ارشد وی در دو بخش عملی (آهنگسازی) و نظری (پژوهش) بوده ­است. ­با راهنمایی ­های ­ارزنده ­ی استادانی همچون دکتر امین هنرمند، محمدرضا تفضلی و تقی ضرابی، نگارش و پژوهش وی، پایان ­نامه ­ی برتر از سوی دانشگاه هنر شناخته شد و بخش پژوهشی آن در سال 1397 در مجله­ ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران با نام «وحدت و تنوع: مطالعه بسط و گسترش موتیوی در قطعه­ ی هفت خوان اثر دکتر بهزاد رنجبران» به چاپ رسید. وی از آموزه ­های استادانی همچون دکتر امین هنرمند، محمدرضا تفضلی، تقی ضرابی، آرش تیموریان، بهزاد رنجبران، واهرام بابائیان، پروفسور مارتون اسرائیلیان، دکتر هومان اسعدی، رضا پرویز زاده، حمیدرضا دیبازر، شریف لطفی، امیرحسین اسلامی، شهرام توکلی، علی اکبر قربانی، پروفسور یواخیم هانتس، پروفسور میشائیل…، دکتر حمید عسکری، نیلوفر بدریکوهی، دهلوی، رضا طاهری، مهران مهتدی، شایا اسدی و… بهره ­ها برده است. آثاری از این آهنگساز جوان و کوشا در سال  2018 از سوی گروه KNM برلین در دانشگاه موسیقی فرانسه به اجرا درآمد. وی ­در سال 1396 نیز در مسابقه­ ها­ی­ آهنگسازی SIMF و مسابقه­ ی آهنگسازی دوسالانه­ ی استاد احمد پژمان (در بخش نخست) به سال 1398 برنده شده است. از دیگر کارهای این آهنگساز جوان و آگاه می ­توان از «رقص آتش» برای ارکستر سمفونیک، «چهارگاه از میان قطره ­های باران به گوش می­رسد» برای ویلنسل، فلوت و پیانو، «برگ ریزان» برای دوئت ویولا و کنترباس، «شلیله» برای دوئت پیانو و کلارینت، «تم و واریاسیون بر روی ترانه کُردی» برای دوئت فلوت و پیانو، «گفتگو» دوئت پیانو و ویلن را نام برد. تنکابنی جدای از آفرینش موسیقی با استانداردهای آکادمیک، در پی زبان موسیقایی خود در موسیقی ایرانی است و با این رویکرد و بهره جستن از ماتریال موسیقی ایرانی به ساخت موسیقی­ هایی پرداخته که در خور اندیشه است. او با خوانندگانی همچون علیرضا افتخاری، عبدالحسین مختاباد، علیرضا فریدونپور، نوید نوروزی، اشکان کمانگری و … همکاری داشته و نشست ­های او با شاعرانی همچون استاد پرتو کرمانشاهی، اسماعیل آذر و پیمان پورشکیبایی نگاه ژرف او به ارزش ادبیات و شعر در موسیقی را یادآور می­ شود که پژواک­ آن را ­در آثاری چون «موج خروشان»، «بهار وطن»، «آخرین ترانه»، «لیلا»، «ایران»، «شاخه­ی گل»، «راز» می­توان شنید. تنکابنی موزیک ویدیوی فیلم سینمایی «عطر داغ» را نیز با صدای آوا عباس­ زاده و نوید نوروزی آهنگسازی نموده است. این آهنگساز  و مدرس جوان و پرتلاش کشورمان  هم اکنون دروس تخصصی موسیقی را در هنرستان ملی موسیقی پسران، کانون پرورش فکری کودک و نوجوان، دانشگاه هنر نوشهر و کنسرواتوار موسیقی تهران تدریس می­ کند و مدیر موسسه­ ی فرهنگی و هنری «بانگ آوای سارنگ» و آکادمی موسیقی «باس» و عضو شورای سیاستگذاری کانون پرورش فکری کودک و نوجوان در بخش موسیقی است. با آرزوی به روزی برای این آهنگساز جوان گفتگویی که­ با او برای این شماره برگ هنر به فرجام رسانده ­ام را پیشکش دوستداران این هنر می­کنم.

گروه فرهنگی گرزمان

پیمان پورشکیبائی تابستان 1399

نظرتان درباره ترانه­ ها و موسیقی­ هایی که امروزه ساخته می­ شود چیست؟

ترجیح می­ دهم آثار را به دور از سبک و ژانرهای متفاوت، به دو دسته­ ی استاندارد و غیراستاندارد تقسیم کنم که از هر دو نوع را در طول روز می ­شنویم. معتقدم هر اثری می­ تواند در هر سبکی ساخته شود و دارای استانداردهای موسیقایی باشد اما ترجیح می­ دهم درباره موسیقی­ هایی صحبت کنم که شاید مخاطبین مجله و یا مردم با آن بیشتر سر و کار دارند. اگر از بین آثار تولیدی، به آثاری بپردازیم که هدفشان جلب توجه مردم است، باید به نوعی از موسیقی اشاره کنیم که در عصر برندینگ و تبلیغات تولید می­ شود و هدفش چیزی نیست جز بر سر زبان افتادن به هر قیمتی! متاسفانه شاهد این هستیم که چنین موسیقی­ هایی بیش از اینکه از جنبه­ های هنری و موسیقایی برای مطرح شدن استفاده کند، از تکنیک ­های تبلیغاتی استفاده می­کنند و خود را به گوش مردم می ­رسانند. موسیقی پاپ از این روش برای مطرح شدن استفاده می ­کند و متاسفانه شاهد کاهش کیفیت آثار تولیدی چه به لحاظ محتوای شعری و چه به لحاظ محتوای موسیقایی هستیم. چرا که بسیاری خواهان طی کردن رَهِ صد ساله در یک شب هستند و تمام تمرکزشان بر دیده شدن بدون بالابردن سطح دانش موسیقایی است. در چنین موسیقی­ هایی محتوای خاصی نمی­ بینیم و شاید به جرات بتوان گفت که به دور از استاندارد است. اما در مقابل این جریان، افراد تحصیل کرده ­ای وجود دارند که دغدغه ­ی تولید آثاری را در سبک­ های گوناگون،­ از با کلام تا بی­ کلام­ دارند که سعی بر سلیقه ­سازی دارند و به درک و شعور مردم احترام می ­گذارند. آثاری که آهنگساز با دانش خود، ارتباط سالم و درستی را با مخاطب برقرار می ­کند و سعی دارد با رعایت تمام استانداردها در سبک مورد نظرش، سلیقه­ ی شنیداری مخاطب را تقویت کند. ناگفته نماند که چنین آثاری باید از تکنیک ­های برندینگ و تبلیغاتی استفاده کنند تا بیش از پیش به گوش مخاطب برسند که البته این مورد در اختیار موسسه­ های هنری موسیقی است که سکان تهیه­ کنندگی را در دست گرفته­ اند و البته رسانه ­ی ملی که هم می ­تواند تولید کننده و هم پخش کننده باشد.

سید محمد تنکابنی، آهنگساز

  سید محمد تنکابنی آهنگساز و مدرس جوان

آیا بر این باور هستید که نیاز تنگاتنگ هم نشینی بین آهنگساز و شاعر دیده می­ شود؟

در پاسخ به این پرسش باید بگویم که یک موسیقیِ با کلام به شکل ­های گوناگون تولید می­ شوند. یک گونه می­ تواند این باشد که آهنگساز شعری از پیش نوشته شده را برای ساخت اثری انتخاب کند که این شعر می­تواند از شاعری باشد که در قید حیات است و یا در قید حیات نیست. اگر شاعر در قید حیات نباشد، آهنگساز باید پای بند به ساختار شعر باشد و به عبارت بهتر باید خودش را با جنبه­ های گوناگون آن شعر وفق دهد. اما اگر شاعر در قید حیات باشد می­ تواند با وی در مورد بهتر شدن تلفیق شعر و موسیقی به گفتگو بپردازد. اگر نیاز به تغییر در شعر باشد، با نظر شاعر این کار انجام شود که می ­تواند نتیجه­ ی خوبی داشته باشد.

شکل دیگری از آهنگ با کلام است که آهنگساز موسیقی را با هدف یک موسیقی با کلام می­ نویسد و سپس از یک شاعر دعوت می­ کند تا شعری را در موضوع مورد نظرش خلق کند. کم و بیش در این حالت، شاعر در مواردی مجبور به پای بندی به ساختارهای موسیقی است و باید توجه ویژه به تلفیق شعر با موسیقی داشته باشد. من نیز این روش را بیشتر می ­پسندم چون جنبه­ های موسیقایی به طور کامل رعایت می ­شود. در گذشته نیز تمایل ترانه سرا­ها و آهنگسازان بر چنین همکاری مشترکی بوده است. از این رو شاهد آثار وزینی بودیم. شکل دیگر می ­تواند این باشد که آهنگساز و شاعر یک نفر باشد که همیشه امکان پذیر نیست. چرا که شعر و موسیقی هر کدام یک مقوله ­ی تخصصی هستند و نیاز به دانش مخصوص دارد که شاید آهنگساز و یا شاعر این توانایی را نداشته باشند.

دیدگاه شما درباره واژگانی همچون آهنگساز، ملودی پرداز و تنظیم­ کننده چیست ؟

سوال هوشمندانه­ ای پرسیدید! نمی ­خواهم بحث را تخصصی کنم تا در حوصله­ ی­ خوانندگان شما باشد اما آهنگساز به کسی گفته می ­شود که نه تنها باید دارای ذوق موسیقی باشد بلکه باید دارای دانش تخصصی در رشته آهنگسازی باشد. منظور این است که با استانداردهای موسیقی آشنا باشد. هارمونی بداند .درک از چند­صدایی نویسی داشته باشد. قطعات بسیاری را آنالیز کرده باشد. سبک­ های گوناگون موسیقی را بشناسد. تاریخ موسیقی بداند. دوره ­­های موسیقی ایران و جهان را بشناسد و آهنگسازان هر دوره را بشناسد تا بتواند ادامه راه آنها را برود. در یک کلام باید موسیقیدانی باشد که آموزش دیده است و تکنیک آهنگسازی را بلد باشد. متاسفانه در موسیقی ایرانی از دوران­ های گذشته به کسی که روی شعر ملودی خلق می ­کرده، آهنگساز می­ گفتند و کسی که موسیقی را شکل می­ داد را تنظیم کننده می­ نامیدند. در بسیاری از مواقع کسی که به عنوان تنظیم کننده فعالیت می­کند، نقش آهنگساز را بازی می­ کند.اما نکته مهم این است که آهنگساز و تنظیم کننده باید دانش موسیقایی داشته باشند.

درباره­ ی تولید اثر «آتش جدایی» با صدای خانم آوا عباس ­زاده و آقای نوید نوروزی برای فیلم سینمایی «عطر داغ» بگویید؟

فیلم «عطر داغ» اولین تجربه­ ی فیلمسازی جوان است. برای تولید این موسیقی بارها با تهیه کننده فیلم جناب آقای محمد اطهری نشست­ هایی داشتیم تا در مورد نوع موسیقی که قرار بود تولید شود به توافق برسیم. تولید این اثر همچون سیبی بود که به بالا پرتاب شده بود و تا زمانی که به زمین رسید و پخش شد، هزار چرخ زد. در انتخاب خواننده، سبک موسیقی، شعر و انتخاب آنسامبل گفتگوهای بسیار و هدفی مشترک داشتیم و آن این بود که موسیقی ­ای تولید شود تا هم مردم با آن ارتباط برقرار کنند و هم از استانداردهای موسیقایی برخوردار باشد. با حمایت­ های بی­ دریغ آقای اطهری و اعتمادی که پیدا کرده بودند، بنا شد این اثر با صدای خانم آوا عباس ­زاده و آقای نوید نوروزی که هر دو از خوانندگان بسیار خوش صدا و هدفمند و نام آشنا هستند تولید شود و همچنین تلاش شد تا محدودیت­ های دفتر موسیقی نیز مورد توجه قرار گیرد. نسخه ­های زیادی برای فیلم تهیه شد و در نهایت به خاطر داستانی که فیلم داشت و تطابق آن با موضوع شعری از استاد تورج نگهبان، شعر آن انتخاب شد. بخشی از ملودی­ ای که استاد حبیب ­الله بدیعی روی این شعر خلق کرده بودند را ایده آهنگسازی قرار دادم و منجر به تولید این اثر شد. در این اثر بهنام ابوالقاسم، پیانو، نوید حمیدی، ویلنسل، الیاس دژآهنگ، هارمونیکا (ساز دهنی) نواختند و آقای امید اصغری از صدابرداران بسیار خوش ذوق و با تجربه، زحمت میکس و مسترینگ کار را بر عهده گرفتند.

سید محمد تنکابنی، مدرس موسیقی

شما مدرس موفق و پرکاری نیز هستید کمی از  هنرستان، آموزش و دانشگاه برای دوستداران مجله ­ی برگ هنر سخن بگویید.

در هنرستان موسیقی سرمایه­ هایی داریم که بسیار مایه ­ی دلخوشی ­ام هستند و به آنها مهر می ­ورزم. این­ها از این سن کم بر آنند تا به گونه­ ی آکادمیک آموزش ببینند و موسیقی را به عنوان کار خود در آینده انتخاب کنند. من با مهر و عشق هر چه در توان دارم در راه آموزش صرف می­ کنم چرا که اساتید بزرگی همچون دکتر امین هنرمند هر چه در توان داشتند برای من و امثال من صرف کردند و اکنون این وظیفه من است تا راه استادانم را ادامه دهم. از دکتر هنرمند به جز آهنگسازی و دیگر جنبه ­های موسیقی، درس­های زندگی را نیز فرا گرفتم. برای نمونه من تعهد کاری را بیش از پیش از ایشان آموخته ­ام. یادگرفتم که زمان هنرجویان بسیار با ارزش است و ما باید تا جایی که در توان مان است، آنها را در مسیر درست قرار دهیم و به علاقه­ ی آنان احترام بگذاریم. همچنین آموختم که همه با تلاش کردن می­توانند موسیقی را به گونه­ ی تخصصی فرا بگیرند و فقط کافی­ است مسیر درست را به آنها نشان دهیم و آن­ها را جدی بگیریم. با این ویژگی ­هایی که بیان کردم، حوزه ­ی آموزش می­تواند نیروی محرکه­ ی موسیقی ما باشد! چرا که همه ­ی هنرجویانی که در هنرستان و یا دانشگاه موسیقی درس می ­خوانند، سرمایه ­های انسانی و استعدادهای آینده هستند و همگی افتخارآفرینان آینده خواهند بود. من با این دید که آن را بیش از هر کسی مدیون دکتر هنرمند هستم، بر این باورم که تمام هنرآموزانی که ما به آن­ها آموزش می­ دهیم، استعدادهای درخشان هستند. الحمدالله امکانات در هنرستان و دانشگاه فراهم است اما در سطح کشور امکانات بسیار ضعیفی داریم. البته باید بگویم که در تهران هم این امکانات ، عادلانه توزیع نشده است. متاسفانه زمانی­ که با برخی دانشجویانم در دانشگاه و یا هنرجویانم در هنرستان و کانون پرورش فکری کودک و نوجوان گفتگو می­ کنم، متوحه می ­شوم که انگیزه­ ی بسیار بالای این افراد آنها را به ورطه آکادمیک کشانده اما پیش از ورودشان به حوزه­ ی آکادمیک، در فرایند آموزش با دشواری­های زیادی روبرو شده ­اند و کم و بیش زمان بسیار زیادی را برای آموختن حجم کمی از مطالب کرده ­اند. متاسفانه برخی از آموزشگاه ­ها به دلایل گوناگون در همه­ ی حوزه ­ها اقدام به ثبت نام هنرجو می­ کنند بی ­آنکه پیش از ثبت نام به فکر استخدام فرد متخصص در آن حوزه باشند. برای نمونه، بسیاری از آموزشگاه ­ها در درس تئوری موسیقی، سلفژ، هارمونی، آهنگسازی و دیگر مباحث تخصصی موسیقی تبلیغات می­ کنند و افراد بسیار با استعدادی که نیاز به راهنمایی­ های گسترده در راستای نیل به اهداف بزرگ شان دارند، جذب آنها می­ شوند اما این خدمات را نمی ­توانند به درستی دریافت کنند و در نتیجه زمان گران­بهای آنها و استعداد آنها به خاطر عدم آگاهی خودشان و همچنین سود­جویی برخی آموزشگاه­ ها به هدر می ­رود.

از کارهای آهنگسازی یا تک آهنگ­ هایی که ساخته­ اید، چه کاری را بیشتر دوست دارید؟

من تمام کارهایی که نوشته­ ام را بسیار دوست دارم. دلیلش هم این است که برای خلق هر اثری، زمان زیادی را با وسواس صرف می­ کنم. من هیچ فرقی بین آثارم قائل نیستم جز این­که تفکر قالب بر برخی از آثارم، تفکر موسیقی معاصر و برخی بر مبنای تفکر موسیقی ایرانی ­است. آثاری که با استانداردهای موسیقی معاصر نوشته ­ام، اکثرا بی­ کلام است و شاید بتوانم این­ گونه بگویم که یک روی دیگر از سکه­ ام است. روی دیگر آن آثاری است هم با کلام و هم بی ­کلام با ماتریال ایرانی نوشته ­ام. در این آثار نیز از دانش موسیقایی ­ام استفاده می­ کنم تا موسیقی ایرانی را به صورت چند صدایی بنویسم. اثری را با نام «چهارگاه از میان قطره ­های باران به گوش می ­رسد!» خلق کردم که برای فلوت، پیانو و ویلنسل نوشته­ ام و به گمانم نسبت به دیگر آثارم کمی متفاوت است. در این اثر که همچون از نامش بر می­ آید، سعی داشتم جنبه ­هایی از موسیقی ایرانی را با زبان و استاندارد موسیقی معاصر و با استفاده از صدای قطره­ های باران به تصویر بکشم که برای خودم هم تجربه ­ی بسیار لذت بخشی بود. در ساخت این اثر از فواصل مد چهارگاه استفاده کردم و در انتخاب فواصل و مواد هارمونیک به طور ویژه به چهارگاه توجه داشتم. حتی در لحظاتی از اثر موتیف معروف آغاز درآمد چهارگاه با شکل جدیدی به گوش می­ رسد. لحظاتی سعی بر تقلید صدای باد و باران توسط فلوت و پیانو داشتم که در این تقلید از فواصل ملودیک و هارمونیک مد چهارگاه استفاده کردم. در طول اثر، از تکنیک­های گسترش یافته سازها در قرن بیستم برای هر سه ­ساز استفاده شده است که در کنار تکنیک­ های آهنگسازی معاصر، از رنگ آمیزی جدیدی بهره بردم.

می ­دانم که چندسالی است موسسه­ ی هنری تاسیس کرده­ اید، اهداف هنری در آکادمی موسیقی باس و موسسه هنری بانگ آوای سارنگ را چگونه پی­ ریزی کرده ­اید؟

دغدغه ­ی بسیاری در حوزه­ ی آموزش و تولید دارم. هدفم از تاسیس آکادمی ترویج موسیقی علمی بوده است و سعی در معرفی مسیر صحیح آموزش موسیقی با کمک همکارانم دارم. همچنین بر این باورم که باید ارتباط صحیح و سالمی بین آموزش و ارایه و تولید برقرار شود. سعی دارم از راه آموزش صحیح استانداردهای تولید و اجرا را بالا ببرم . هنرجو از ابتدا باید بازار موسیقی را دنبال کند و در مورد آنها سوال کند و دوست دارم فضایی ایجاد کنم تا کسانی که وارد مجموعه می­ شوند، در کنار آموزش­ هایی که می ­بینند، با مارکت موسیقی آشنا شوند و تحلیل بازار را از جانب ما بشنوند و تا حدی آسیب ­شناسی را نیز فرا بگیرند. گمان می­کنم که در حوزه­ی آکادمیک کمتر در مورد ارتباط بین مارکت و آثار هنری صحبت می ­شود و قصد دارم فعالیت ­های این دو موسسه را به هم گره بزنم چرا که این موضوع همیشه دغدغه ­ی من بوده و هست. حتی در این راستا طرحی را برنامه ­ریزی کردم تا از آثار هنری و جدی به طور ویژه حمایت کنم و امکاناتم را در اختیار هنرمندان این حوزه به ویژه دانشجویان موسیقی قرار دهم تا آنها را وارد مارکت کنم. این موضوع باید به طور مفصل مورد بحث و گفتگو قرار گیرد. نیاز به کار کارشناسی دارد و به طور جدی دارم این طرح را پی­گیری می­کنم تا به نتیجه برسد. البته این طرح در یک ساختار وسیع نیاز به حمایت­ های قانونی نیز دارد. برای مثال در بخشی از این طرح که در حال اجرا است، برای تولید آثار با کلام اقدام به تربیت خواننده می­ کنیم و سطح علمی آنها را از هر جهت بالا می­ بریم تا آمادگی حضور حرفه­ای در بازار موسیقی را پیدا کنند. باورم بر این است که هر چه سطح علمی و هنری افرادی که در موسیقی فعالیت می ­کنند بالاتر باشد، منجر به تولیدات موسیقی بهتری می ­شود و در نهایت سلیقه ­ی شنیداری مردم بهبود می­ یابد.